لغتنامه دهخدا
لقط. [ ل َ ق َ ] (ع اِ) آنچه برداشته وبرچیده شود از خوشه و جز آن . یقال : لقطنا الیوم لقطاً کثیراً؛ یعنی بسیار خوشه چیدیم امروز. (منتهی الارب ). لقاط. (السامی ). خوشه که برچینند. (مهذب الاسماء). || آنچه برکنند از برگ درخت . ج ، القاط. || برداشته و برچیده . (منتخب اللغات ). ||