الگانلغتنامه دهخداالگان . [ ] (اِخ ) دهی است از دهستان وزواء بخش دستجرد خلجستان شهرستان قم که در 16 هزارگزی شمال دستجرد، در کوهستان قرار دارد. سردسیر است و سکنه ٔ آن 131 تن شیعه ٔ فارسی زبانند. آب آن از قنات تأمین میشود و محص
دگرنامیaliasingواژههای مصوب فرهنگستانبروز خطا در بسامدهای پایین طیف دامنۀ یک تابع گسسته براثر نمونهبرداری نامناسب
الکاوانAlateenواژههای مصوب فرهنگستانانجمنی برای اجرای برنامۀ دوازدهقدمی متشکل از الکاوندهای نوجوانانی که در ارتباط مستمر با یک فرد الکلی بودهاند * واژۀ الکاوان از ادغام دو واژۀ الکاوند و نوجوان، به قیاس با صورت لاتین آن، ساخته شده است
خلنگزارheath, heathlandواژههای مصوب فرهنگستان1. پوشش گیاهی اراضی پست با خاک فقیر و اسیدی ماسهای یا شنی که گیاه غالب آن خلنگ است 2. سطح باز و کشتنشدهای حاوی خاک ماسهای یا شنی با پوشش گیاهی کوتاه
دُشنمایی تصویرimage aliasingواژههای مصوب فرهنگستانبدنمایی یا از دست رفتن اطلاعات تصویر براثر نمونهبرداری ناکافی
گونۀ بومیشدهalien speciesواژههای مصوب فرهنگستانگیاهی که به دست انسان به محلی برده شده و بومی آنجا شده است
الگانیلغتنامه دهخداالگانی . [ اَل ْ ل ِ ] (اِخ ) آپالاش . سلسله جبالی در آمریکای شمالی (ممالک متحده ) که بموازات ساحل اقیانوس کشیده شده است .
الگانیلغتنامه دهخداالگانی . [ اَل ْ ل ِ ] (اِخ ) آپالاش . سلسله جبالی در آمریکای شمالی (ممالک متحده ) که بموازات ساحل اقیانوس کشیده شده است .
کالگانلغتنامه دهخداکالگان . (اِخ ) یا چانگ کیا کئو نام شهری است به چین دارای 100000 تن سکنه ، صنایع آن نساجی است .
نرم بالگانلغتنامه دهخدانرم بالگان . [ ن َل َ / ل ِ ] (اِ مرکب ) ماهی هائی که باله های آنها نرم است . (لغات فرهنگستان ).
تنالگانcorporate bodyواژههای مصوب فرهنگستانواحدی متشکل از چند نفر که با یک نام مشترک شناخته میشوند و بهلحاظ قانونی بهمثابۀ هویتی یگانه عمل میکنند