خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
امام جماعت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
امام جماعت
لغتنامه دهخدا
امام جماعت . [ اِ م ِ ج َ ع َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) پیشنماز : اگر امام جماعت طلب کند امروزخبر دهید که حافظ به می طهارت کرد. حافظ.و رجوع به ترکیبات امام شود.
-
امام جماعت
فرهنگ واژههای سره
پیشنماز
-
واژههای مشابه
-
إِمَامٍ
فرهنگ واژگان قرآن
پيشوا-راه اصلي(در جمله"إِنَّهُمَا لَبِإِمَامٍ مُّبِينٍ "يعني منزلگاه قوم لوط و قوم ايکه ، هر دو بر سر بزرگ راهي قرار داشت . مقصود از اين راه ، آن راهي است که مدينه را به شام وصل ميکند)
-
خواهر امام
لغتنامه دهخدا
خواهر امام . [ خوا / خا هََ رِ اِ ] (اِخ ) زیارتگاهی است در رشت . (یادداشت بخط مؤلف ).
-
درب امام
لغتنامه دهخدا
درب امام . [ دَ اِ ] (اِخ ) بقعه ٔ زیبائی است در شهر اصفهان که برمدفن امامزاده ابراهیم و امامزاده زین العابدین ساخته شده است و ساختمان آن در 857 هَ . ق . در سلطنت جهانشاه قراقوینلو بپایان رسیده است . سر در کاشی کاری معرق آن کم نظیر و بلکه بی نظیر است...
-
پنج امام
لغتنامه دهخدا
پنج امام . [ پ َ اِ ] (اِخ ) نام زیارتگاهی در استراباد که به امام زاده ٔ پنج تن نیز معروف است . (سفرنامه ٔ مازندران و استراباد رابینو ص 29 و 55 و 74).
-
پیش امام
لغتنامه دهخدا
پیش امام . [ اِ ] (اِ مرکب ) پیش نماز. (آنندراج ).
-
امام زاده
لغتنامه دهخدا
امام زاده . [ اِ دَ / دِ ] (اِخ ) (امام رکن الدین ) از افاضل علما بوده است . وی و پسرش بعد از آنکه تعرض مغول را نسبت بنوامیس مردم بخارا دیدند تاب نیاوردند و با ایشان بجنگ پرداختندو هر دو کشته شدند. عطاملک جوینی مؤلف تاریخ جهانگشا می نویسد: بعد از آن...
-
امام زاده
لغتنامه دهخدا
امام زاده . [ اِ دَ / دِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان برکشلواز بخش حومه ٔ شهرستان ارومیه ، واقع در یازده هزار وپانصدگزی جنوب خاوری ارومیه . در جلگه قرار گرفته و دارای هوای معتدل است . 3600 تن سکنه دارد. آب آن از رودخانه ٔ شهر چای تأمین میشود. محصولش غ...
-
امام زاده
لغتنامه دهخدا
امام زاده . [ اِ دَ / دِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان بوشهر، واقع در 10 هزارگزی جنوب بوشهر و یک هزارگزی راه شوسه ٔشیراز به بوشهر. در جلگه واقع و گرمسیر و دارای هوای مرطوب است . سکنه ٔ آن 608 تن است . آب آن از چاه تأمین میشود. ...
-
امام زاده
لغتنامه دهخدا
امام زاده . [ اِ دَ / دِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حیات داود بخش گناوه ٔ شهرستان بوشهر، واقع در یک هزارگزی شمال گناوه نزدیک راه شوسه ٔ ریگ به دیلم . در جلگه واقع و هوای آن گرمسیر مرطوب و سکنه ٔ آن 600 تن است . آب آن از چاه تأمین میشود. محصولش غلات ...
-
امام زاده
لغتنامه دهخدا
امام زاده . [ اِ دَ / دِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خشت بخش خشت شهرستان کازرون ، واقع در 6 هزارگزی باختر کنار تخته ، کنار راه فرعی امام زاده به کنار تخته . در جلگه واقع و گرمسیر است . دارای 44 تن سکنه است و آب آن از چشمه تأمین میشود. محصولش غلات و ب...
-
امام زاده
لغتنامه دهخدا
امام زاده . [ اِ دَ / دِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان درب قاضی بخش حومه ٔ شهرستان نیشابور، واقع در 3 هزارگزی جنوب خاوری نیشابور. در جلگه واقع و دارای هوای معتدل است و 212 تن سکنه دارد. آب آن از قنات تأمین میشود و شغل اهالی زراعت است . راه اتومبیل رو د...
-
امام زاده
لغتنامه دهخدا
امام زاده . [ اِ دَ / دِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دشت آب بخش بافت شهرستان سیرجان واقع در 26 هزارگزی جنوب بافت و 2 هزارگزی جنوب راه مالرو دشت آب به رابر. کوهستانی و سردسیر است . دارای 90 تن سکنه است و آب آن از قنات و رودخانه تأمین میشود. محصولش غلا...