اماچلغتنامه دهخدااماچ . [ اُ ] (ترکی ، اِ) همان اُماج است . (شرفنامه ٔ منیری ). در تداول مردم گناباد (خراسان )، آشی که از آرد پزند. و رجوع به اماج شود.
پرتوِ گاماgamma rayواژههای مصوب فرهنگستاننوعی تابش الکترومغناطیسی پرانرژی و پرنفوذ که معمولاً در واپاشی پرتوزا گسیل میشود
گسیل گاماgamma emissionواژههای مصوب فرهنگستانفرایندی که در آن هستههای اتمی با بیرون فرستادن تابش الکترومغناطیسی پرانرژی، بهصورت پرتو گاما، از حالت برانگیخته به حالتی با انرژی کمتر نزول میکنند