امتثاللغتنامه دهخداامتثال . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) بجای آوردن فرمان . (مصادر زوزنی ). فرمانبرداری . (غیاث اللغات ). فرمانبرداری کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از آنندراج ). فرمان بردن : بندگان را از امتثال چاره نیست . (تاریخ بیهقی ). بندگان را از امتثال فرمان چاره نبا
امتطاللغتنامه دهخداامتطال . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) دیر داشتن وام را و در تأخیر انداختن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || درهم پیچیدن گیاه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (لسان العرب از اقرب الموارد).