امتصاخلغتنامه دهخداامتصاخ . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) برکشیدن شاخ و برگ یز. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || جدا کردن چیزی از چیزی . (از اقرب الموارد). || گرفتن چیزی . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء).
امتساخلغتنامه دهخداامتساخ . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) شمشیر برکشیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). شمشیر از غلاف بیرون آوردن . (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط) (از المنجد). امتساح .
ممتصخلغتنامه دهخداممتصخ . [ م ُ ت َ ص ِ] (ع ص ) آنکه برمی کشد هر چیزی را و می گیرد. برکشنده ٔ برگ و شاخ یز و برکشنده ٔ هر چیزی و گیرنده ٔ آن . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به امتصاخ شود.
برکشیدنلغتنامه دهخدابرکشیدن . [ ب َ ک َ / ک ِ دَ ] (مص مرکب ) بیرون کشیدن . استخراج کردن . برآوردن . بیرون کردن . بالا کشیدن . بیرون آوردن . (ناظم الاطباء). خارج ساختن . (یادداشت مؤلف ) : لعل می را ز درج خم برکش در کدونیمه کن به