فرهنگ فارسی طیفی
مقوله: ارادۀ اجتماعی عام
ار، اضطرار، اکراه، ضرورت، ناچاری، ناعلاجی، جبر، فقدان انتخاب
اعمال نظر، اعمالِنفوذ، تحمیل، الزام، تلقین، حق وتو
قانونطبیعت، بلایای طبیعی، فورسماژور [◄ مایۀ هلاک 659]
اجبار اخلاقی، آمپاس، وظیفه
اخاذی، تهدید
اجبار منفی، بازداشت
تحریم، مجازات، سختگیری
آیات آسمانی
آش کشک خاله