خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انجام پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
انجام کاری
واژهنامه آزاد
شکلی از اشکال و روشهای کارکردن که کار فرما در مقابل همان مقدار کار و نه بصورت روز مزد و یا ساعت کاری مزد را پرداخت نماید
-
سر انجام
واژهنامه آزاد
در آخر
-
جستوجو در متن
-
گزراندن
واژهنامه آزاد
انجام دادن
-
عمل کرد
واژهنامه آزاد
انجام داد.
-
بی مسئولیت
واژهنامه آزاد
انجام ندادن یا درست انجام ندادن کارها از سوی فرد برای انجام مطلوب همۀ فعالیت هایی که بر عهدۀ او گذاشته شده است،
-
سر سری
واژهنامه آزاد
بی حوصله کاری را انجام دادن زود و گذری کاری را انجام دادن از روی بی رغبتی کاری را انجام دادن بی حوصلگی در کار
-
crank out
واژهنامه آزاد
به طور روزمره انجام دادن
-
دنبال کاری
واژهنامه آزاد
انجام دادن کار
-
نکند
واژهنامه آزاد
انجام ندهد
-
گورده
واژهنامه آزاد
کسی که کارهای رئیس را انجام دهد، گمارده.
-
لبیک
واژهنامه آزاد
اجابت، انجام دادن، ایستادن به فرمانبرداری.
-
پرگالیدن
واژهنامه آزاد
انجام دادن ، اجراکردن ، روی صحنه آوردن
-
multitasker
واژهنامه آزاد
کسی یا چیزی که همزمان، چندکار را با هم انجام می دهد.
-
استیل کار
واژهنامه آزاد
انجام دهنده کار استیل