انحصاریلغتنامه دهخداانحصاری . [ اِ ح ِ ] (ص نسبی ) منسوب به انحصار. || منحصر: فروش ... انحصاری است . (فرهنگ فارسی معین ).
کانون بومویژگیcentre of endemismواژههای مصوب فرهنگستانپهنهای جغرافیایی که دارای شمار نسبتاً فراوانی از یک گونة بومویژة محلی است متـ . کانون انحصاریشدگی
بومویژگیendemismواژههای مصوب فرهنگستانوضعیتی که در آن یک گونه یا گروه آرایهشناختی، در نتیجة عوامل غیرزیستی و شرایط اقلیمی، به یک منطقة جغرافیایی خاص محدود شده است متـ . انحصاریشدگی