اندوختۀ پیشایندیcontingency reserveواژههای مصوب فرهنگستانمقداری پیشایندی برای جبران تغییرات در گستره یا کیفیت کار
اندوختهلغتنامه دهخدااندوخته . [ اَ ت َ / ت ِ ] (ن مف ) گردکرده و جمعکرده . (مؤید الفضلاء). حاصل شده و یافته شده و کسب شده و بدست آورده شده . (ناظم الاطباء). الفغده . الفنجیده . نهاده . برنهاده . (یادداشت مؤلف ). جمعشده . فراهم آمده . || پس اندازشده . ذخیره شده
اندوختهفرهنگ فارسی عمید۱. ذخیره؛ پساندازشده.۲. (بانکداری) پولی که در شرکتها یا بانکها برای احتیاط ذخیره میکنند؛ رزرو.
اندوختهدیکشنری فارسی به انگلیسیhoard, supply, nest egg, reserved, reserves, reservoir, savings, stockpile, store