اندوهیدنلغتنامه دهخدااندوهیدن . [ اَ دَ ] (مص ) غمگین شدن . (آنندراج ). دارای اندوه و غم شدن . صاحب اندوه و غم گشتن . محزون شدن . مهموم گردیدن . || (مص ) آزرده کردن . (ناظم الاطباء).
انداویدنلغتنامه دهخداانداویدن . [ اَ دَ ] (مص ) مالیدن گل و گچ بر بام ودیوار خانه و عمارت و اندود کردن . (ناظم الاطباء).