خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انزوا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
انزوا
/'enzevā/
معنی
گوشهگرفتن؛ گوشهگیر شدن؛ کنارهگیری کردن؛ گوشهنشینی.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
اعتزال، اعتکاف، تجرد، تنهایی، عزلت، گوشهگیری، گوشهنشینی
برابر فارسی
گوشه گیر
دیکشنری
isolation, retirement, seclusion, sequestration, solitude
-
جستوجوی دقیق
-
انزوا
واژگان مترادف و متضاد
اعتزال، اعتکاف، تجرد، تنهایی، عزلت، گوشهگیری، گوشهنشینی
-
انزوا
فرهنگ واژههای سره
گوشه گیر
-
انزوا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: انزواء] 'enzevā گوشهگرفتن؛ گوشهگیر شدن؛ کنارهگیری کردن؛ گوشهنشینی.
-
انزوا
لغتنامه دهخدا
انزوا. [ اِ زِ ] (ع اِمص ) گوشه نشینی و کناره جویی از مردم و خانه نشینی . (ناظم الاطباء). گوشه نشینی و یک سو شدن از خلق . (غیاث اللغات ). گوشه گیری . گوشه گرفتن ازخلق . (یادداشت مؤلف ). کناره گیری . عزلت . اعتزال . اعتزال جستن . منزوی شدن . انعزال ....
-
انزوا
دیکشنری فارسی به عربی
عزلة
-
واژههای مشابه
-
انزوا کشیدن
فرهنگ واژههای سره
گوشه نشاندن
-
انزوا جستن
لغتنامه دهخدا
انزوا جستن . [ اِ زِ ج ُ ت َ ] (مص مرکب ) گوشه نشینی اختیار کردن . (ناظم الاطباء). عزلت اختیار کردن . منزوی شدن . گوشه گرفتن . کناره گرفتن . معتزل شدن . (از یادداشتهای لغت نامه ).
-
انزوا گرفتن
لغتنامه دهخدا
انزوا گرفتن . [ اِ زِ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) گوشه گرفتن . عزلت گرفتن : صحرای دولت تو خوش و سبز و خرم است نتوان گرفت بیهده در خانه انزوا.معزی (از آنندراج ).
-
جستوجو در متن
-
isolationism
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انزواگرایی، انزوا گرایی، پیروی از سیاست انزوا
-
insue
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انزوا
-
discontinuousness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انزوا
-
secludedness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انزوا
-
exomologesis
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انزوا