انسدادلغتنامه دهخداانسداد. [ اِ س ِ ] (ع مص ) بسته شدن و بند گردیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). بسته شدن . (از اقرب الموارد) (تاج المصادر بیهقی ) (غیاث اللغات ). || (اِمص ) بندآمدگی و گرفتگی و سدشدگی و بسته شدن راه . پ (از ناظم الاطباء). بستگی . (یادداشت مؤلف ) <span class="hl"
سایش 2friction 2واژههای مصوب فرهنگستاناصطلاحی در آواشناسی که به همخوانی اشاره دارد که در نتیجۀ تنگی در نقطهای از مجرای گفتار، با انسداد ناقص تولید شود
بست ناقصpartial closure, incomplete closureواژههای مصوب فرهنگستاننوعی بست که در آن بخشی از مجرای گفتار و نه همۀ آن بسته میشود، مثلاً در تولید همخوان کناری[1] در واژۀ «لیز» متـ . انسداد ناقص
انسدادلغتنامه دهخداانسداد. [ اِ س ِ ] (ع مص ) بسته شدن و بند گردیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). بسته شدن . (از اقرب الموارد) (تاج المصادر بیهقی ) (غیاث اللغات ). || (اِمص ) بندآمدگی و گرفتگی و سدشدگی و بسته شدن راه . پ (از ناظم الاطباء). بستگی . (یادداشت مؤلف ) <span class="hl"
انسدادلغتنامه دهخداانسداد. [ اِ س ِ ] (ع مص ) بسته شدن و بند گردیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). بسته شدن . (از اقرب الموارد) (تاج المصادر بیهقی ) (غیاث اللغات ). || (اِمص ) بندآمدگی و گرفتگی و سدشدگی و بسته شدن راه . پ (از ناظم الاطباء). بستگی . (یادداشت مؤلف ) <span class="hl"
اثر انسدادocclusion effect, OE 1واژههای مصوب فرهنگستانافزایش رسانش استخوانی در بسامدهای پایین براثر مسدود شدن مجرای گوش