انهضلغتنامه دهخداانهض . [ اَ هَُ ] (ع اِ) ج ِ نَهْض . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). به معنی مابین منکب و شانه جای شتر. (آنندراج ). رجوع به نهض شود.
انهضدیکشنری عربی به فارسیدرست شدن , برخاستن , بلند شدن , برخاست , رم دادن , از خواب بيدار شدن , حرکت دادن , بهم زدن , بهيجان در اوردن , ميگساري , بيداري
تبار پدرسوییpatrilineal descent,agnate, agnationواژههای مصوب فرهنگستانتباری که از جانب پدر تعیین میشود متـ . پدردودمانی patrilineage
اناهیدلغتنامه دهخدااناهید. [ اَ ] (اِخ ) لقب عام ملوک گرگان است . (از ترجمه ٔ آثارالباقیه ٔ بیرونی از یادداشت مؤلف ).
اناهیدلغتنامه دهخدااناهید. [ اَ ] (اِخ ) ناهید و ستاره ٔ زهره . (ناظم الاطباء). ستاره ٔ زهره است . ناهید هم گویند و زادروبیدخت هم گفته اند. (شعوری ج 1 ورق 103 ب ). و رجوع به اناهیتا و ناهید شود.
انهضاضلغتنامه دهخداانهضاض . [ اِ هَِ ] (ع مص ) شکسته و کوفته شدن . (آنندراج ) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). شکسته شدن . (از اقرب الموارد) (تاج المصادر بیهقی ). انکسار. (اقرب الموارد).
انهضاملغتنامه دهخداانهضام . [ اِ هَِ ] (ع مص ) گواریدن و گوارد شدن . (منتهی الارب ). گوارا شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). طعام سریعالانهضام ، طعام زودگوارا در برابر بطی ٔ الانهضام . (آنندراج ). طعام زودگذرنده و گوارا. (ناظم الاطباء). گوارنده شدن . (تاج المصادر بیهقی ). گواریده
انهضاضلغتنامه دهخداانهضاض . [ اِ هَِ ] (ع مص ) شکسته و کوفته شدن . (آنندراج ) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). شکسته شدن . (از اقرب الموارد) (تاج المصادر بیهقی ). انکسار. (اقرب الموارد).
انهضاملغتنامه دهخداانهضام . [ اِ هَِ ] (ع مص ) گواریدن و گوارد شدن . (منتهی الارب ). گوارا شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). طعام سریعالانهضام ، طعام زودگوارا در برابر بطی ٔ الانهضام . (آنندراج ). طعام زودگذرنده و گوارا. (ناظم الاطباء). گوارنده شدن . (تاج المصادر بیهقی ). گواریده