انهیاضلغتنامه دهخداانهیاض . [ اِ ] (ع مص ) پشکل انداختن مرغ . || شکسته شدن استخوان بعد گرفتگی .(منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). شکسته شدن استخوان پس از جبری . (آنندراج ) (تاج المصادر بیهقی ).
تبار پدرسوییpatrilineal descent,agnate, agnationواژههای مصوب فرهنگستانتباری که از جانب پدر تعیین میشود متـ . پدردودمانی patrilineage
انهادلغتنامه دهخداانهاد. [ اِ ] (ع مص ) بزرگ شمردن یا بزرگ کردن هدیه را. || پر کردن آوند و حوض و جز آن را یا نزدیک پری رسانیدن آنرا. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). پر کردن . (تاج المصادر بیهقی ).
انهاضلغتنامه دهخداانهاض . [ اِ ] (ع مص ) برانگیختن . (تاج المصادر بیهقی ) (آنندراج ). برخیزانیدن . (از اقرب الموارد) (آنندراج ) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || نزدیک پری گردانیدن مشک را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ).
انعاتلغتنامه دهخداانعات . [ اِ ] (ع مص ) خوبروی گردیدن چنانکه سزاوار وصف باشد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد).
انعاثلغتنامه دهخداانعاث . [ اِ ](ع اِ) کوشش و جد و جهد در کار. (ناظم الاطباء): هم فی انعاث ؛ یعنی رنج کشیدند در امور. (منتهی الارب ).