انواحلغتنامه دهخداانواح . [ اَن ْ ](ع اِ) ج ِ نائحة. (منتهی الارب ) (آنندراج ). به معنی زن نوحه کننده . (آنندراج ). رجوع به نائحة شود. || ج ِ نائح . (ناظم الاطباء). رجوع به نائح شود.
انواعلغتنامه دهخداانواع . [ اَن ْ ] (ع اِ) ج ِ نوع . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (آنندراج )(دهار) (المنجد). گونه ها و جنسها و نوعها و جنس های گوناگون و اقسام . (آنندراج ) (ناظم الاطباء) : فی الجمله به انواع عقوبت گرفتار بودم . (گلستان ).هم ز انوا
اندفاعدیکشنری عربی به فارسیني بوريا , بوريا , انواع گياهان خانواده سمار , يک پر کاه , جزءي , حمله , يورش , حرکت شديد , ازدحام مردم , جوي , جويبار , هجوم بردن , برسر چيزي پريدن , کاري را با عجله و اشتياق انجام دادن
Rushدیکشنری انگلیسی به فارسیهجوم بردن، یورش، حمله، یک پر کاه، تعجیل، جویبار، ازدحام مردم، فشار، خیز، بوریا، نی بوریا، انواع گیاهان خانواده سمار، حرکت شدید، جوی، برسر چیزی پریدن، خیز زدن
rushesدیکشنری انگلیسی به فارسیسر و صدا می کند، یورش، حمله، یک پر کاه، تعجیل، جویبار، ازدحام مردم، فشار، خیز، بوریا، نی بوریا، انواع گیاهان خانواده سمار، حرکت شدید، جوی، هجوم بردن، برسر چیزی پریدن، خیز زدن
انواعلغتنامه دهخداانواع . [ اَن ْ ] (ع اِ) ج ِ نوع . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (آنندراج )(دهار) (المنجد). گونه ها و جنسها و نوعها و جنس های گوناگون و اقسام . (آنندراج ) (ناظم الاطباء) : فی الجمله به انواع عقوبت گرفتار بودم . (گلستان ).هم ز انوا
انواعلغتنامه دهخداانواع . [ اَن ْ ] (ع اِ) ج ِ نوع . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (آنندراج )(دهار) (المنجد). گونه ها و جنسها و نوعها و جنس های گوناگون و اقسام . (آنندراج ) (ناظم الاطباء) : فی الجمله به انواع عقوبت گرفتار بودم . (گلستان ).هم ز انوا