خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اهن و تلپ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اهن و تلپ
/'ehen[n]otolop/
معنی
۱. کبکبه و دبدبهای که اصلی نداشته باشد.
۲. [قدیمی] فخرفروشی.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
ahem
-
جستوجوی دقیق
-
اهن و تلپ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عامیانه] 'ehen[n]otolop ۱. کبکبه و دبدبهای که اصلی نداشته باشد.۲. [قدیمی] فخرفروشی.
-
اهن و تلپ
فرهنگ فارسی معین
(اِ یا اُ هُ نُّ تُ لُ) (اِ.) (عا.) هارت و پورت ، دبدبه و کبکبة بی اصل .
-
اهن و تلپ
لغتنامه دهخدا
اهن و تلپ . [ اِ هَِ ن ْ ن ُ ت ُ ل ُ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) (درتداول عامه ) دم و دستگاه . شور وولوله . تبختر و تکبر. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).- با اهن و تلپ ؛ با تبختر هر چه تمامتر.- با اهن و تلپ تمام ، با کبری بسیار .- || با ساز و آلات بسیار. ب...
-
واژههای مشابه
-
آهن
واژگان مترادف و متضاد
۱. پولاد، چدن، حدید ۲. زنجیر، سلاح
-
آهن
فرهنگ فارسی معین
(هُ) ( اِ.) آهون ، نقب .
-
آهن
لغتنامه دهخدا
آهن . [ هَُ ] (اِ) آهون . نقب .
-
اَهَنْ
لهجه و گویش گنابادی
ahan در گویش گنابادی هستند ، تشریف دارند
-
آهن
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: âhen طاری: âhun طامه ای: âhan طرقی: âhan کشه ای: âhan نطنزی: âhen
-
آهِن
لهجه و گویش بختیاری
âhen آهن.
-
اِهِن
لهجه و گویش تهرانی
صدای اعلام وجود فرد منتظر، بویژه در مستراح
-
آهن آلات
فرهنگ واژههای سره
آهن ابزار
-
خط آهن
فرهنگ واژههای سره
راه آهن
-
آهن پوش
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] 'āhanpuš کسی که جوشن یا خفتان آهنین بر تن کرده؛ آهنپوشیده.
-
آهن جفت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) 'āhanjoft = گاوآهن