نمای برونبرشcut away shot, cut awayواژههای مصوب فرهنگستاننمایی که جزو رویداد اصلی فیلم نیست، ولی به آن ارتباط دارد و همزمان با آن ارائه میشود
دور ازaway fromواژههای مصوب فرهنگستاندر آییننامة کالای خطرناک، اصطلاحی برای بیان فاصلة استقرار کالاهای مربوط به زیرگروههای مختلف از یکدیگر که معمولاً حدود 3 متر است
بُنبهاfly-away costواژههای مصوب فرهنگستانارزش هواگَرد بدون احتساب قطعات یدکی و هزینههای آموزش و پشتیبانی
مرکز تهیهوتوزیع غذاdelivery take-away onlyواژههای مصوب فرهنگستانواحد عرضهکنندۀ غذا با خدمات محدود که غذاهای بیرونبَر و احیاناً خدمات تحویل در محل ارائه میدهد
لنگرآمادهclearing anchors, clearing away anchorsواژههای مصوب فرهنگستانمرحلۀ باز کردن و برداشتن تمامی تجهیزات مهار زنجیر و لنگر در عملیات لنگراندازی
همگونی پسروregressive assimilation, anticipatory assimilationواژههای مصوب فرهنگستانهمگون شدن مشخصه یا مشخصههای یک واحد آوایی با مشخصه یا مشخصههای واحد آوایی پس از آن
همگونی پیشروprogressive assimilationواژههای مصوب فرهنگستانهمگون شدن مشخصه یا مشخصههای یک واحد آوایی با مشخصه یا مشخصههای واحد آوایی پیش از آن
بساواییفرهنگ فارسی عمیداز حواس پنجگانۀ انسان که سردی، گرمی، زبری، و نرمی اشیا را بهوسیلۀ پوست درمییابد؛ لامسه.
تاواییvorticityواژههای مصوب فرهنگستانمعیار بُرداری برای چرخش محلی در شارش هر شاره؛ به بیان ریاضی، تاو بُردار سرعت
تراواییpermeabilityواژههای مصوب فرهنگستانشاخصی برای ویژگی مغناطیسی ماده که بهصورت نسبت میدان مغناطیسی القاشده در ماده به میدان مغناطیسی القاکننده تعریف میشود