اوساطلغتنامه دهخدااوساط. [ اَ ] (ع اِ) ج ِ وَسَط. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).- اوساط ناس ؛ مردمان عادی ، نه بزرگ نه خرد. طبقه ٔ متوسط: چنانکه ملوک را از آن فواید تواند بود اوساط مردمان را هم منافع حاصل تواند شد. (کلیله و دمنه ).
طبقات اجتماعلغتنامه دهخداطبقات اجتماع . [ طَ ب َ ت ِ اِ ت ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) مردمی که از نظر وضع اجتماعی و اقتصادی با هم متفاوتند. مقریزی در رساله ٔ اغاثةالامة بکشف الغمة طبقات اجتماع را بدینسان تقسیم کرده است : 1 - اهل دولت . 2</
اوساطلغتنامه دهخدااوساط. [ اَ ] (ع اِ) ج ِ وَسَط. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).- اوساط ناس ؛ مردمان عادی ، نه بزرگ نه خرد. طبقه ٔ متوسط: چنانکه ملوک را از آن فواید تواند بود اوساط مردمان را هم منافع حاصل تواند شد. (کلیله و دمنه ).
اوساطلغتنامه دهخدااوساط. [ اَ ] (ع اِ) ج ِ وَسَط. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).- اوساط ناس ؛ مردمان عادی ، نه بزرگ نه خرد. طبقه ٔ متوسط: چنانکه ملوک را از آن فواید تواند بود اوساط مردمان را هم منافع حاصل تواند شد. (کلیله و دمنه ).