واژهنامه آزاد
فریاد، فغان، ناله، زاری، غوغا، فریاد از درد مصیبتی.
همچنان نام قبیله یی است در مناطق مرزی بین افغانستان و پاکستان که شکل معرب اوغان می باشد
شمع دل دمسازم بنشست چو او برخاست
و افغان ز نظربازان برخاست چو او بنشست
حافظ
مبتلایی به غم محنت و اندوه فراق
ای دل این ناله و افغان تو بی چیزی نیست
حافظ
آن با