اژدهادللغتنامه دهخدااژدهادل . [ اَ دَ دِ ] (ص مرکب )که دل چون اژدها دارد. قوی دل . پرجرأت : بینی از اژدهادلان صف زدگان چو مورچه خانه ٔ مورچه شده چرخ ورای معرکه .خاقانی .
اوژدلواژهنامه آزادشجاع. شیردل. دلاور. اژدهادل. از خاندان های کهن و نژاده ی ایرانی که در زمان ساسانیان از سپاهیان بوده اند . ( تلفظ = اُژْدِلْ ) ( تلفظ = اُژْدِلْ )