پایة تیرک دهانهhatch carrier, hatch socket, beam socket, hatch beam shoeواژههای مصوب فرهنگستانهریک از پایههای دو طرف انبار که تیرکهای دهانه را نگه میدارد
زبانهای هستهآغازhead-first languages, head-initial languagesواژههای مصوب فرهنگستانزبانهایی که در آنها هستۀ گروه در ابتدای آن قرار میگیرد
زبانهای هستهپایانhead-last languages, head-final languagesواژههای مصوب فرهنگستانزبانهایی که در آنها هستۀ گروه در انتهای آن قرار میگیرد
نقشههای چونساختas-built drawings, as-builts, record drawingsواژههای مصوب فرهنگستاننقشههایی که پیمانکار پس از پایان کار و مطابق با اجرای واقعی کار تهیه میکند
ل اگارنلغتنامه دهخدال اگارن . [ ل ُ اِ رُ ] (اِخ ) دپارتمان . نام ایالتی از فرانسه مرکب از گارن و گاسکنی ، دارای سه آرندیسمان و سی پنج کانتن و 327 کمون و 2475000 سکنه .
اگاسیاسلغتنامه دهخدااگاسیاس . [ اَ ] (اِخ ) آگاسیاس . مورخ نامی یونانی قرن ششم (536-582 م .) که در تاریخ ایران باستان تحقیقاتی داشته است . رجوع به فرهنگ ایران باستان ص 194 و یشتها ج <span class=
اگاللغتنامه دهخدااگال . [ اُ ] (هندی ، اِ) باقی مانده از تانبول خاییده شده . (ناظم الاطباء). فضله ٔ پان که بعد از چاویدن پان به کسی دهند یا بیندازند و این لفظ هندی است . (آنندراج ) : چمن از پان گزیدنت رنگین غنچه چون بشکفد گرفته اگال .ظهوری
اگاسیاسلغتنامه دهخدااگاسیاس . [ اَ ] (اِخ ) آگاسیاس . مورخ نامی یونانی قرن ششم (536-582 م .) که در تاریخ ایران باستان تحقیقاتی داشته است . رجوع به فرهنگ ایران باستان ص 194 و یشتها ج <span class=
اگاللغتنامه دهخدااگال . [ اُ ] (هندی ، اِ) باقی مانده از تانبول خاییده شده . (ناظم الاطباء). فضله ٔ پان که بعد از چاویدن پان به کسی دهند یا بیندازند و این لفظ هندی است . (آنندراج ) : چمن از پان گزیدنت رنگین غنچه چون بشکفد گرفته اگال .ظهوری
دراگالغتنامه دهخدادراگا. [ دْرا / دِ ] (اِخ ) (ملکه ...) (1867 - 1903 م .). همسر الکساندر اوبرنوویچ (شاه صربستان ). وی زنی بیوه و از ندمای مادر شاه بود و زندگی گذشته ٔ وی به بدی شهرت داشت . ال
دگاگالغتنامه دهخدادگاگا. [ دِ ] (اِخ ) دهی از دهستان ژاوه رود بخش رزاب شهرستان سنندج با 710 تن سکنه . آب آن از چشمه و محصول آن غلات ، حبوب ، لبنیات ، انگور، گردو، زردآلو و میوه های جنگلی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).<b
دگاگالغتنامه دهخدادگاگا. [ دِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان جوانرود بخش پاوه ٔ شهرستان سنندج . آب آن از چشمه و محصول آن لبنیات و محصولات جنگلی مانند جوز، بلوط، سقز وغلات در ییلاق است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
روباگالغتنامه دهخداروباگا. (اِخ ) نام قصبه ای است در افریقای مرکزی واقع در هفت هزارگزی ساحل شمالی دریاچه ٔ ویکتوریا نیانزه که سابقاً پایتخت کشور اوگانده بوده و در آن روزگار جمعیت آن به 250000 تن بالغ بود. (از قاموس الاعلام ترکی ذیل روباغه ).
مالاگالغتنامه دهخدامالاگا. (اِخ ) بندری است در اسپانی (اندلس )بر کنار دریای روم (مدیترانه ) که 324000 تن سکنه و کلیسائی از قرن 15 تا 18 میلادی و قلعه ٔ نظامی متعلق به قرن چهاردهم مسیحی دارد که