استیاژلغتنامه دهخدااستیاژ. [ اَ ] (اِخ ) آستیاژ. استیاگس . تلفظ یونانی ایشتوویگو نام آخرین پادشاه مادی . اسم این پادشاه را هرودت «آستیاگس » نوشته و کتزیاس «آستی کاس ». راجع به اسامی پادشاهان ماد هشت جدول بدست آمده ، پنج ازهرودوت و سه از کتزیاس . در سه جدول از هشت جدول مذکور اسم این شاه «اژدهاک
آستیاژلغتنامه دهخداآستیاژ. (اِخ ) اَستیاژ. آسپاداس . نام آخرین پادشاه مِدو او را داریوش در 549 ق .م . از پادشاهی خلع کرد. ازدهاک . (دمشقی ). آزی دهاک . اژدهاک . اژدها. اژدرها. ده آک . ضحاک . ضحاک ماران . و رجوع به اَستیاژ و آک شود.
هستیالغتنامه دهخداهستیا. [ هَِ ] (اِخ ) ربةالنوع آتشگاه و تجسم آن ونخستین دختر کرونوس و رئا، و خواهر زئوس و هرا می باشد. با آنکه آپولن و پوزوئیدن نسبت به وی اظهار علاقه میکردند، زئوس به وی دستور داد که بکارت خود را همیشه محفوظ دارد، نیز زئوس افتخارات و احتراماتی چند به وی هدیه کرد. باآنکه دیگر
پاستالغتنامه دهخداپاستا. (اِخ ) ژیودیتا. مغنیه ٔ ایتالیائی . مولد بسال 1798م .1212/ هَ . ق . در شهر کُم و وفات در سنه ٔ 1865م .1281/ هَ . ق .
دام داشتنلغتنامه دهخدادام داشتن . [ ت َ ] (مص مرکب ) دامداری . مالک دام بودن . حافظ و نگهبان دام بودن (در هر دو معنی آلت صید و حیوان اهلی ). || وسیله ٔ صید قرار دادن دام و تله : زانکه دین را دام دارد بیشتر پرهیز کن زانکه سوی او چو آمد صید را زنهار نیست .<p class
دام رودلغتنامه دهخدادام رود. (اِخ ) دهی است از دهستان فروغن بخش ششتمد شهرستان سبزوار، واقع در 42هزارگزی باختر ششتمد و 4هزارگزی جنوب کال شور. جلگه است و گرمسیر و دارای 270 تن سکنه . آب آن از قنات
دام ساختنلغتنامه دهخدادام ساختن . [ ت َ ] (مص مرکب ) ساختن تله و دام . ساختن آلت گرفتار کردن شکار و حیوانات . || دام نهادن . دام گستردن . تعبیه کردن دام . حیله ورزیدن : زواره فرامرز و دستان سام نباید که سازند پیش تودام . فردوسی .دام هم
بیهنجاری همایستاییisostatic anomalyواژههای مصوب فرهنگستانبیهنجاری گرانی محاسبهشده بر مبنای فرضیههای همایستایی
پایداری ایستاییstatic stability 2واژههای مصوب فرهنگستانمقاومت شارة ساكن در ايجاد حركت تلاطمي تنها براثر عامل شناوري متـ . پایداری آبایستایی hydrostatic stability پایداری قائم vertical stability
ترازمندی آبایستاییhydrostatic equilibriumواژههای مصوب فرهنگستانحالتی از شارۀ فشارورد که در آن سطوح همفشار و همچگالی، علاوه بر انطباق، در همه جا افقیاند متـ . تعادل آبایستایی
تصحیح همایستاییisostatic correctionواژههای مصوب فرهنگستانتصحیحی که بر روی گرانی اندازهگیریشده یا انحراف قائم در نقطۀ مشاهده انجام میشود تا کمبود جِرم زیرِ سیماهای عارضهشناختی را، که برای آن نیز تصحیح عارضهشناختی انجام شده است، در نظر گرفته شود