خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ایستگاه پیمایش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
traverse station 1
ایستگاه پیمایش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] نقطهای که دستگاه بر روی آن مستقر است و مشاهدات در آنجا انجام میشود
-
واژههای مشابه
-
flag station
نیمایستگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] نوعی ایستگاه بستۀ دارای ساختمان و سکو و در برخی موارد خطوط کناری و کارمند
-
station amenities, station facilities
تأسیسات ایستگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] تجهیزات تأمین آب و برق و مواردی از این قبیل در ایستگاههای راهآهن
-
station limit
حد ایستگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] مرز بین ایستگاه و سیرگاه که دارای مدارهایی با نشانکها/ سیگنالهای الکتریکی متفاوت است
-
station capacity
ظرفیت ایستگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] حداکثر تعداد مسافری که با وسایل نقلیه از یک جهت مشخص و در طول یک ساعت به یک ایستگاه منتقل میشوند
-
site 1
ایستگاه 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] محل استقرار مجموعهای از سلاح و جنگافزار و رادار که توان عملیاتی مستقل دارد
-
station 1
ایستگاه 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] مکانی دور از خیابان برای سوار و پیاده شدن یا تغییر وسیله
-
bus stop, transit stop 1
ایستگاه اتوبوس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] محوطهای که در آن مسافران برای سوار شدن بهوسیلۀ نقلیه و پیاده شدن از آن انتظار میکشند و معمولاً علائمی برای مشخص کردن محل ایستگاه در آنجا نصب میشود
-
all-stop station
ایستگاه اصلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] ایستگاهی در سامانۀ حملونقل با واحدهای سریعالسیر که تمامی واحدهای حملونقل در آن توقف میکنند
-
transfer station
ایستگاه انتقال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] ایستگاه مشترک بین دو یا چند خط که در آن مسافران از خطی به خط دیگر منتقل میشوند
-
online-station
ایستگاه برخط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] ایستگاهی که در آن واحدهای حملونقل درونشهری یا ریلی در خط عبور اصلی توقف میکنند
-
survey station
ایستگاه برداشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] نقطهای که در آن یا از آن مشاهدات لازم برای برداشت انجام میشود
-
non-block station
ایستگاه بسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ایستگاهی که بین دو ایستگاه سیرگاهی قرار دارد و فاقد علائم و تجهیزات ارتباطی است و برای گذر از آن به جواز سیر نیاز نیست
-
cornfield station
ایستگاه بیابانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] ایستگاهی ویژۀ وسایل نقلیۀ عمومی در منطقهای توسعهنیافته بهمنظور تسهیل ایجاد توقفگاههای ارزانقیمت و کاستن از هزینۀ خرید زمین و توسعۀ کاربریهای حملونقل عمومی در پیرامون آن محدوده