ایشیملغتنامه دهخداایشیم . (اِ) ازار و شلوار و تنبان . (آنندراج ).شلوار چرمین که پهلوانان می پوشند. (ناظم الاطباء).
حسملغتنامه دهخداحسم . [ ح َ ] (ع مص ) بریدن . (دهار) (تاج المصادر بیهقی ) (ترجمان عادل ). قطع. || گسستن . بگسلیدن .- حسم عرق ؛ بریدن رگ به آهن داغ تا خون بند شود. (منتهی الارب ).- حسم کسی از چیزی ؛ بازداشتن از آن .- <span class="h
حسملغتنامه دهخداحسم . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن ربیعةبن حارث بن اسامةبن لوی . از اجداد کابس بن ربیعه است که در زمان معاویه میزیست و شبیه پیغمبر بود. (تاج العروس ).
پترپاولوسکلغتنامه دهخداپترپاولوسک . [ پ ِ رُ ل ُ ](اِخ ) نام دو شهر در آسیای روسیه : یکی حکومت نشین کل ناحیه ٔ استپ در کنار نهر «ایشیم » دارای 15220 تن جمعیت و مرکز ناحیه ای دارای 103000 تن سکنه . دیگر شهری در مشرق سیبریه در ساحل ش
طاهرزادهلغتنامه دهخداطاهرزاده . [ هَِ دَ ] (اِخ ) میرزاعلی اکبر صابر (تولد 1278 وفات 1321 هَ . ق .). وی یکی از شعرای توانا و بزرگ شروان است ، و در قرن سیزدهم هجری در شهر شماخه تولدیافته ، در هشت سالگی او را به یکی از مکاتب قدیمی