چشم گاوانهلغتنامه دهخداچشم گاوانه . [ چ َ / چ ِ م ِ ن َ / ن ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از چشم فراخ . (آنندراج ).
گاوپناهلغتنامه دهخداگاوپناه . [ پ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دروفرامان بخش مرکزی شهرستان کرمانشاه ، واقع در 31000گزی خاور کرمانشاه و 3000گزی جنوب شوسه ٔ کرمانشاه به تهران . دشت ، سردسیر، دارای 185</s
هاوانالغتنامه دهخداهاوانا. (اِخ ) پایتخت جمهوری کوبا و مهمترین شهر تجارتی آن کشور است که در ساحل شمالی از قسمت غربی جزیره ٔ کوبابین َ9، ْ23 و َ22 و ْ82 طول غرب
عوانةلغتنامه دهخداعوانة. [ ع َ ن َ ] (اِخ ) بنت جعید. از شاعره های عرب بود که مورد هجو أوس بن حجر قرار گرفت . رجوع به اعلام النساء ج 3 ص 374 و بلاغات النساء طیفور شود.