باایوبلغتنامه دهخداباایوب . [ اَی ْ یو ] (اِخ ) ابوایوب ، دکان . نام قریه ٔ بزرگ میان کرمانشاه و همدان و نزدیک آن دریاچه ای کوچک است . (مرآت البلدان ج 1 ص 124). و رجوع به معجم البلدان شود.
بوبفرهنگ فارسی عمیدهرچیز گستردنی، مانندِ فرش؛ بساط: ◻︎ شاه دیگرروز باغ آراست خوب / تختها بنهاد و برگسترد بوب (رودکی: ۵۳۴).
دکانلغتنامه دهخدادکان . [ دُک ْ کا ] (اِخ ) دهی است به همدان . (منتهی الارب ). قریه ای است در نزدیکی همدان . (از معجم البلدان ). نام قریه ای بزرگ میان کرمانشاه و همدان و آن را باایوب و ابوایوب نیز گویند. (یادداشت مرحوم دهخدا).