خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
باجی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
باجی
لهجه و گویش تهرانی
خواهر،زن عامی
-
باجی
لهجه و گویش مازنی
baaji خواهر
-
واژههای مشابه
-
آروس باجی
لهجه و گویش مازنی
aaroos baaji لفظی که از طرف برادر شوهر یا خواهرشوهر به عروس گویند
-
آغ باجی
لهجه و گویش مازنی
aagh baaji آغاباجی – نامی برای زنان
-
باجی لر
لهجه و گویش مازنی
baaji lar فرد مبتلا به انگل کرم کدو
-
خاله باجی
لهجه و گویش مازنی
Khaale baaji حشره ای کوچک و قرمز رنگ با بدنی خال دار کفش دوزک
-
خانم باجی
لهجه و گویش مازنی
Khaanem baaji کفش دوزک
-
خانوم باجی
لهجه و گویش تهرانی
خواهر بزرگتر
-
ملا باجی
لهجه و گویش مازنی
mellaa baaji زن با سواد
-
آق باجی
لهجه و گویش تهرانی
خواهر بزرگ
-
زعفران باجی
لهجه و گویش تهرانی
دلقک و مطرب زنانه اندرونی ناصرالدین شاه
-
آغا باجی، آباجی، آبجی، شابجی، شاه باجی، باجی
لهجه و گویش تهرانی
خواهر
-
خان باجی،خامباجی
لهجه و گویش تهرانی
خواهر بزرگتر/زن مکتبدار
-
آبجی، آق باجی
لهجه و گویش تهرانی
خواهر