باجگیر رایانهایcyberextortionistواژههای مصوب فرهنگستانرخنهگر با قفلشکن که وبگاه یا رایانۀ مرکزی یک سازمان را بهطور مرتب مورد حمله قرار میدهد و برای توقف حملات خود درخواست پول میکند
گرگ بازلغتنامه دهخداگرگ باز.[ گ ُ ] (حامص مرکب ) گرگ باز و گرگ بازی . در کاشان متعارف است که گرگ را سر میدهند و مردم از پیش او میگریزند : چندانکه باز یوسف مشغول ترکتاز است در خاطر زلیخا غوغای گرگ باز است .میرزا طاهر وحید (آنندراج ).
باز زرین پرلغتنامه دهخداباز زرین پر. [ زِ زَرْ ری پ َ ](ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از آفتاب : فراز چتر مروارید زان شدباز زرین پرکه مرغ صبح رایکدم نبود از ناله آرامش . (از آنندراج ).و رجوع به باز زر شود.