خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بادهبارگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
آذرنگی
فرهنگ فارسی عمید
به رنگ آتش؛ سرخرنگ: ◻︎ سیه را سرخ چون کرد آذرنگی / چو بالای سیاهی نیست رنگی؟ (نظامی۱۴: ۱۳۵).
-
آراستگی
فرهنگ فارسی عمید
۱. آراسته بودن.۲. دارای فضایل و کمالات بودن.۳. نظموترتیب؛ بسامانی.
-
آزادگی
فرهنگ فارسی عمید
۱. آزاد بودن.۲. وارستگی.۳. جوانمردی.
-
آزردگی
فرهنگ فارسی عمید
۱. رنجیدگی؛ دلتنگی؛ رنجش.۲. (اسم) [قدیمی] زخم.
-
آزمودگی
فرهنگ فارسی عمید
آزموده بودن؛ چگونگی و حالت آزموده؛ کارکشتگی.
-
آسودگی
فرهنگ فارسی عمید
۱. آسوده بودن: ◻︎ ای گرفتار و پایبند عیال / دیگر آسودگی مبند خیال (سعدی: ۱۰۰).۲. آرامش.۳. [قدیمی] استراحت: ◻︎ ز نیروی و آسودگی اسپ و مرد / نیندیشد از روزگار نبرد (فردوسی: ۷/۵۰۳).
-
آشفتگی
فرهنگ فارسی عمید
شوریدگی؛ عاشقی؛ پریشانحالی؛ حالت آشفته بودن؛ عصبانیت؛ درهموبرهم بودن؛ بینظمی.
-
آغشتگی
فرهنگ فارسی عمید
حالت و چگونگی آغشته؛ آغشته بودن.
-
آفتاب زدگی
فرهنگ فارسی عمید
آفتابسوختگی.
-
آکندگی
فرهنگ فارسی عمید
انباشتگی؛ پُری.
-
آلاپلنگی
فرهنگ فارسی عمید
دارای لکهها و خالهای سیاه و سفید مثل پوست پلنگ؛ دارای رنگهای متضاد.
-
آلودگی
فرهنگ فارسی عمید
۱. حالت و چگونگی آلوده.۲. آمیختگی با هرچیز ناپاک.۳. ناپاکی: ◻︎ زآن نجاسات ره و آلودگی / نور را حاصل نگردد بدرگی (مولوی: ۷۲۳).۴. (اسم) لکۀ کثیف روی لباس: ◻︎ پاک بشوی از همه آلودگی / پیرهن و چادر و شلوار خویش (ناصرخسرو: ۱۷۸).۵. [مجاز] اعتیاد به مواد مخ...
-
آمادگی
فرهنگ فارسی عمید
آماده و مهیا بودن: ◻︎ آن جهان صورت شود آن مادگی / هرکه در مردی ندید آمادگی (مولوی: ۹۲۰).
-
آماسیدگی
فرهنگ فارسی عمید
حالت آماسیده؛ برآمدگی؛ پفکردگی.
-
آمیختگی
فرهنگ فارسی عمید
۱. اختلاط؛ امتزاج.۲. [قدیمی] معاشرت؛ الفت؛ خلطه؛ آمیزش.