لوس کردنلغتنامه دهخدالوس کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) (... بچه را) ننر کردن . لوس بارآوردن .- خود را لوس کردن ؛ لوس شدن . ننر شدن .
خیت شدنلغتنامه دهخداخیت شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) شرمنده شدن . پس از بازماندن از دعوی خود. (یادداشت بخط مؤلف ).بور شدن . کنفتی بارآوردن .