لغتنامه دهخدا
بارفروش . [ ف ُ ] (اِخ ) بارفروش ده . بابل . مامطیر. در قدیم دهی بوده و بارهائی که با کشتی از حاجی ترخان به بندر مشهدسر می آوردند به آن دیه حمل نموده و میفروخته اند لهذا این قریه موسوم به بارفروش ده شده . بتدریج جماعتی از تجار در آن ساکن شدند و آباد شد و در این وقت آبادی زیاد