بازدارندگیinhibitionواژههای مصوب فرهنگستاندر فرایند توالی، تغییر محیط توسط یک گونه بهنحویکه مطلوبیت محیط برای گونة دیگر کاهش یابد
بازدارندگی 1deterrenceواژههای مصوب فرهنگستانمهار نظامی دشمن با سلاحهای کشتار جمعی بهطوریکه حریف جرئت حمله به کشور مقابل را نداشته باشد
بازدارندگی 2inhibitionواژههای مصوب فرهنگستانکاهش سرعت یک واکنش کاتالیزشده (catalyzed reaction) با استفاده از مادۀ بازدارنده
بازدارندگی دگرریختاریallosteric inhibitionواژههای مصوب فرهنگستانکاهش فعالیت کاتالیزکنندگی (catalyzing activity) یک زیمایه/ آنزیم با اتصال یک عامل مؤثر در موضعی متفاوت با موضع فعال زیمایۀ دگرریختار/ آنزیم دگرریختار