خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بازسازی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
بازسازی
معنی
(حامص .) دوباره ساختن آن چه از بین رفته یا خراب شده است و یا مطلوب و مناسب نیست .
فرهنگ فارسی معین
مترادف و متضاد
ترمیم، تعمیر، مرمت، نوسازی ≠ تخریب، ویران سازی، ویرانگری
فعل
بن گذشته: بازسازی کرد
بن حال: بازسازی کن
دیکشنری
mend, mending, overhaul, reconstruction, redevelopment, reformation, regeneration, rehabilitation, remake, renewal, repair, restoration
-
جستوجوی دقیق
-
بازسازی
واژگان مترادف و متضاد
ترمیم، تعمیر، مرمت، نوسازی ≠ تخریب، ویران سازی، ویرانگری
-
بازسازی
فرهنگ فارسی معین
(حامص .) دوباره ساختن آن چه از بین رفته یا خراب شده است و یا مطلوب و مناسب نیست .
-
واژههای مشابه
-
myoplasty
ماهیچهبازسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] جراحی ترمیمی ماهیچه
-
regeneration 2
بازسازی 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی پزشکی] فرایند ترمیم یا بازتولید یا جایگزینی یاختهها و بافتها یا اندامهای ازدسترفته یا آسیبدیده ازطریق نوسازی طبیعی
-
reconstruction
بازسازی 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] در زبانشناسی تاریخی و تطبیقی، روشی مبتنی بر مقایسۀ دادههای زبانی برای ساختن صورتهای فرضی
-
alveoloplasty
بازسازی آرَک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] اصلاح و بهسازی ستیغ/ برآمدگی آرَکی بهمنظور آماده کردن آن برای ساخت دندان مصنوعی
-
bone regeneration
بازسازی استخوان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی پزشکی] فرایند ترمیم یا بازتولید یا جایگزینی استخوان یا بافتهای ازدسترفته یا آسیبدیده ازطریق نوسازی طبیعی
-
tissue regeneration
بازسازی بافت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی پزشکی] فرایند ترمیم یا بازتولید یا جایگزینی بافت یا بخشی از عضوهای ازدسترفته یا آسیبدیده ازطریق نوسازی طبیعی
-
skin regeneration
بازسازی پوست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی پزشکی] فرایند ترمیم یا بازتولید یا جایگزینی پوست یا بافتهای ازدسترفته یا آسیبدیده ازطریق نوسازی طبیعی
-
image reconstruction
بازسازی تصویر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] فرایند ترمیم تصویر ازطریق احیای دادههای ازدسترفته یا مبهم
-
comparative reconstruction
بازسازی تطبیقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] روشی برای بازسازی صورتهای فرضی یک زبان مادر با مقایسۀ صورتهای چند زبان خویشاوند
-
trabeculoplasty
بازسازی تورتیغه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی، علوم تشریحی] ترمیم تورتیغه ازطریق عمل جراحی
-
kineplasty,kineplastics, plastic amputation
بازسازی حرکت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] دستکاری اندام ازطریق عمل جراحی بهنحویکه پس از آن توانبخشی و ترمیم حرکتی امکانپذیر باشد
-
track renewal
بازسازی خط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] تعویض کامل سازۀ خط در یک طول مشخص