بازکاوندهلغتنامه دهخدابازکاونده . [ وَ دَ/ دِ ] (نف مرکب ) جوینده . تحقیق کننده . محقق . نَجِث . نَجّاث . (منتهی الارب ). و رجوع به بازکاویدن شود.
متنجثلغتنامه دهخدامتنجث . [ م ُ ت َ ن َج ْ ج ِ ] (ع ص ) بازکاونده .(آنندراج ) (منتهی الارب ). بازکاونده و تفحص کننده . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به تنجث شود.
متنقرلغتنامه دهخدامتنقر. [ م ُ ت َ ن َق ْ ق ِ ] (ع ص ) بازکاونده از چیزی . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). بازکاونده و تجسس کننده . (ناظم الاطباء). رجوع به تنقر شود.
فاحصلغتنامه دهخدافاحص . [ ح ِ ] (ع ص ) بازکاونده . تفتیش کننده . || پرکننده . || شتابنده . (از منتهی الارب ).
منکشلغتنامه دهخدامنکش . [ م ِ ک َ ] (ع ص ) بازکاونده امور را. (منتهی الارب ) (آنندراج ). کاوش کننده در کارها. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
نجاثلغتنامه دهخدانجاث . [ ن َج ْ جا ] (ع ص )تفتیش کننده . بازکاونده . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء)(آنندراج ). جستجوکننده در کارها. (اقرب الموارد).