بازگشتهلغتنامه دهخدابازگشته . [ گ َ ت َ / ت ِ ] (ن مف مرکب ) برگشته . مراجعت کرده . (ناظم الاطباء) : ای مصعد آسمان نوشته چون گنج بخاک بازگشته .نظامی .
اموال بازگشتهsalvage 1واژههای مصوب فرهنگستانتمامی اموال شامل کشتی و بار و ملحقات مربوط به آن که در فرایند بازگردانی نجات داده میشود متـ . بازگشته
بازگشتیrelapsingواژههای مصوب فرهنگستانویژگی بیماریای که علائم آن مدت کوتاهی پس از بهبود ظاهری مجدداً آشکار میشود
اموال بازگشتهsalvage 1واژههای مصوب فرهنگستانتمامی اموال شامل کشتی و بار و ملحقات مربوط به آن که در فرایند بازگردانی نجات داده میشود متـ . بازگشته
اموال بازگشتهsalvage 1واژههای مصوب فرهنگستانتمامی اموال شامل کشتی و بار و ملحقات مربوط به آن که در فرایند بازگردانی نجات داده میشود متـ . بازگشته