باستانشناسarchaeologistواژههای مصوب فرهنگستانپژوهشگر متخصصی که دربارۀ گذشتۀ انسان ازطریق بقایای مادی مطالعه و آن را بازسازی میکند
باستانشناس پیماننامهایcontract archaeologistواژههای مصوب فرهنگستانباستانشناسی که در طرح و برنامۀ باستانشناسی پیماننامهای فعالیت میکند
باستانشناس حرفهایprofessional archaeologistواژههای مصوب فرهنگستانکسی که ازطریق پرداختن به کار باستانشناسی امرار معاش میکند
باستانشناسیarchaeologyواژههای مصوب فرهنگستانمطالعۀ علمی و بازسازی گذشتۀ بشر بر مبنای شواهد یا بقایای مادی
واحد باستانشناختیarchaeological unitواژههای مصوب فرهنگستانهر واحد طبقهبندی که باستانشناس برای تفکیک یک مجموعهآثار از دیگر آثار باتوجهبه زمان و مکان برمیگزیند
باستانشناس پیماننامهایcontract archaeologistواژههای مصوب فرهنگستانباستانشناسی که در طرح و برنامۀ باستانشناسی پیماننامهای فعالیت میکند
باستانشناس حرفهایprofessional archaeologistواژههای مصوب فرهنگستانکسی که ازطریق پرداختن به کار باستانشناسی امرار معاش میکند
باستانشناسیarchaeologyواژههای مصوب فرهنگستانمطالعۀ علمی و بازسازی گذشتۀ بشر بر مبنای شواهد یا بقایای مادی
باستانشناسیِ آیینarchaeology of cultواژههای مصوب فرهنگستانمطالعۀ آثار مادی نشاندهندۀ تغییروتحول انگارههای دینی
باستانشناسی استقراریsettlement archaeologyواژههای مصوب فرهنگستانپژوهش دربارۀ پراکندگی مکانی فعالیتهای تخصصی و بقایای مادی آنها در یک محوطه یا در کل یک منطقۀ باستانی و ارتباط آنها با یکدیگر