باقتریانلغتنامه دهخداباقتریان . [ ت َ رَ ] (اِخ ) صورتی از باکتریا، خراسان قدیم . باختر. باکتریا. رجوع به باکتریان وقاموس لغات تاریخیه و جغرافیه ٔ ترکی ج 2 ص 35 شود.
باقتریانهلغتنامه دهخداباقتریانه . [ ت َ ن َ ] (اِخ ) باختر. باکتریان . رجوع به باکتریان ونیز رجوع به قاموس الاعلام ترکی ج 2 ص 1201 شود.
باقتریانهلغتنامه دهخداباقتریانه . [ ت َ ن َ ] (اِخ ) باختر. باکتریان . رجوع به باکتریان ونیز رجوع به قاموس الاعلام ترکی ج 2 ص 1201 شود.