بالگَردhelicopterواژههای مصوب فرهنگستانوسیلهای پرنده با یک یا دو پرۀ بزرگ چرخنده که میتواند بهطور عمودی به هوا بلند شود و به حالت ایستاده در هوا بماند
بالیردلغتنامه دهخدابالیرد. [ ی ُ ] (اِخ ) دهی است از بخش قصرقند شهرستان چاه بهار که در 32 هزارگزی شمال خاوری نیک شهرو 2 هزارگزی باختر راه مالرو نیک شهر بدشتیاری واقع است . ناحیه ایست کوهستانی و گرمسیر و دارای <span class="hl" d
بالگردواژهنامه آزادهلیکوپتر، چرخ بال بالگرد یا چرخبال (به انگلیسی:helicopter) هواگردی است که برخاستن و پیشرانش آن به وسیله یک یا دو چرخانه افقی بزرگ صورت میگیرد و در موارد نظامی و غیرنظامی مورد استفاده قرار می گیرد.
بالگرد امدادیmedevac helicopter/ medivac helicopter, medical evacuation helicopterواژههای مصوب فرهنگستانبالگرد ترابری برای انتقال افراد مجروح به مکانهای موردنظر، بهمنظور ارائة خدمات پزشکی به آنها
بالگرد ترابریcargo helicopter, CH, cargo-carrying helicopterواژههای مصوب فرهنگستانبالگردی نظامی که کارکنان و جنگافزارها و مهمات و تجهیزات و بارهای مهم را برای پشتیبانی از عملیات نیروی زمینی جابهجا میکند
بالگرد چندمنظورهutility helicopter, UHواژههای مصوب فرهنگستانبالگردی که از آن برای حمل محمولههای سبک و نظامیان و جنگافزارها و اقلام آمادی در پشت خط یا در مواضع مقدم و همچنین، در مراکز فرماندهی هوایی و نیز برای انتقال پیام و مجروح استفاده میشود
بالگَردگاهheliportواژههای مصوب فرهنگستانسازهای با امکانات و تأسیسات لازم برای نشستوبرخاست و نگهداری و توقف بالگَردها
بالگَردنشینhelipad, pad 2واژههای مصوب فرهنگستانمحوطهای مجهز به علائم رنگی مشخص برای نشستوبرخاست بالگَردها
خطِسیر بالگَردhelicopter laneواژههای مصوب فرهنگستاندالانی هوایی برای پرواز ایمن که بالگَردها در حین عملیات، از درون آن به سوی مقصد پرواز میکنند و بازمیگردند
بالگَرد دوپشتهtandem rotor helicopterواژههای مصوب فرهنگستانبالگَرد دوچرخانهای که یک چرخانۀ آن در جلو و دیگری در عقب قرار دارد
بالگَرد مرکبcompound helicopterواژههای مصوب فرهنگستانبالگَردی که دارای وسیلۀ رانش، معمولاً فن(fan) توربینی و جت توربینی، و چرخانۀ بالابرنده است
سرخغش خلبانpilot red outواژههای مصوب فرهنگستانحالتی که در آن خلبان بالگَرد در حرکت روبهپایین بالگَرد دچار سرخغش میشود
بالگَرد دوپشتهtandem rotor helicopterواژههای مصوب فرهنگستانبالگَرد دوچرخانهای که یک چرخانۀ آن در جلو و دیگری در عقب قرار دارد
بالگَردگاهheliportواژههای مصوب فرهنگستانسازهای با امکانات و تأسیسات لازم برای نشستوبرخاست و نگهداری و توقف بالگَردها
بالگَرد مرکبcompound helicopterواژههای مصوب فرهنگستانبالگَردی که دارای وسیلۀ رانش، معمولاً فن(fan) توربینی و جت توربینی، و چرخانۀ بالابرنده است
بالگَردنشینhelipad, pad 2واژههای مصوب فرهنگستانمحوطهای مجهز به علائم رنگی مشخص برای نشستوبرخاست بالگَردها
بالگَرد همگامsynchropterواژههای مصوب فرهنگستانبالگَرد دوچرخانهای که ملخهای آن در جهت مخالف هم میچرخند
خطِسیر بالگَردhelicopter laneواژههای مصوب فرهنگستاندالانی هوایی برای پرواز ایمن که بالگَردها در حین عملیات، از درون آن به سوی مقصد پرواز میکنند و بازمیگردند
عرشۀ بالگَردhelideckواژههای مصوب فرهنگستانمحلی مشخص بر روی سکوی نفتی یا عرشۀ کشتی برای نشستوبرخاست بالگَرد
مسیر بالگَردhelicopter retirement routeواژههای مصوب فرهنگستانمسیر یا مسیرهایی که در امتداد آن، بالگَردها از یک منطقۀ فرودِ خاص پرواز میکنند