هواپیمای بالشانهshoulder-wing airplane/ shoulder wing airplane, shoulder wing monoplane, shoulder wing aircraft, shoulder wingواژههای مصوب فرهنگستانهواپیمای بالبالایی که بال آن نزدیک به بالاترین نقطۀ تنه نصب شده است متـ . بالشانه
گرمخانه 2saunaواژههای مصوب فرهنگستاناتاقی ویژه با حرارت زیاد که ورزشکاران و افراد عادی معمولاً برای کاهش وزن از آن استفاده میکنند
تاسهکِشpurse seiner, seine boat, seiner, purse boatواژههای مصوب فرهنگستاننوعی شناور ماهیگیری که تاسه به پاشنۀ آن متصل میشود
تاسهpurse seine, purse, seine, purse net, seine netواژههای مصوب فرهنگستاننوعی تور ماهیگیری که با بسته شدن بخش انتهایی، به یک کیسه بدل میشود و ماهیان و دیگر آبزیان نمیتوانند از آن خارج شوند
روکشکاری شانهتاشانهfull retreading, full treading, full capواژههای مصوب فرهنگستانتراشیدن رویۀ تایر و شانۀ آن تا بالای دیواره و تعویض آن با رویۀ جدید
هواپیمای بالشانهshoulder-wing airplane/ shoulder wing airplane, shoulder wing monoplane, shoulder wing aircraft, shoulder wingواژههای مصوب فرهنگستانهواپیمای بالبالایی که بال آن نزدیک به بالاترین نقطۀ تنه نصب شده است متـ . بالشانه
هواپیمای بالشانهshoulder-wing airplane/ shoulder wing airplane, shoulder wing monoplane, shoulder wing aircraft, shoulder wingواژههای مصوب فرهنگستانهواپیمای بالبالایی که بال آن نزدیک به بالاترین نقطۀ تنه نصب شده است متـ . بالشانه