بانات فروشلغتنامه دهخدابانات فروش . [ ف ُ ] (نف مرکب ) بزاز. پارچه های پشمینه فروش . (ناظم الاطباء).
باناتلغتنامه دهخدابانات . (اِخ ) نام خطه ای است و آن عبارت است از قسمت جنوب شرقی مجارستان که از جنوب به رودخانه ٔ دانوب و از شمال به رودخانه موروس و از مشرق به کوهستان کارپات محدود است و حاصلخیزترین ناحیه ٔ مجارستان محسوب میشود. محصول عمده ٔ آن گندم ، جو، انگور، پنبه ، ارزن ، کنف ، کتان و تنبا
بانژادلغتنامه دهخدابانژاد. [ ن ِ ] (ص مرکب ) (از: با+ نژاد) نژاده . اصیل . نجیب . نسیب . دارای حسب و نسب : که از تخمه ٔ تور وز کیقبادیکی شاه سر برزند بانژاد. فردوسی .هنرمند و بادانش و بانژادتو شادی و این دیگران از تو شاد. <p
باناتلغتنامه دهخدابانات . (اِخ ) نام خطه ای است و آن عبارت است از قسمت جنوب شرقی مجارستان که از جنوب به رودخانه ٔ دانوب و از شمال به رودخانه موروس و از مشرق به کوهستان کارپات محدود است و حاصلخیزترین ناحیه ٔ مجارستان محسوب میشود. محصول عمده ٔ آن گندم ، جو، انگور، پنبه ، ارزن ، کنف ، کتان و تنبا
شعباناتلغتنامه دهخداشعبانات . [ ش َ ] (ع اِ) ج ِ شَعبان . (اقرب الموارد) (یادداشت مؤلف ) (ناظم الاطباء). رجوع به شعبان شود.
شلکباناتلغتنامه دهخداشلکبانات . [ ش َ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی شهرستان فومن . آب آنجا از چشمه های محلی . سکنه ٔ آن 125 تن . محصول عمده ٔ آنجا برنج و راه آن ماشین رو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).
مغیرباناتلغتنامه دهخدامغیربانات . [ م ُ غ َ رِ ] (ع اِ) ج ِ مغیربان . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). رجوع به مغیربان شود.
اصطهباناتلغتنامه دهخدااصطهبانات . [ اِ طَ ] (اِخ ) بخش اصطهبانات در میانه ٔجنوب و خاور شیراز واقع است و جزو ولایت نیریز از استان فارس است . طول آن از قریه ٔ ایج تا خان کب سیزده فرسنگ و پهنای آن از قریه ٔ سجل آبادخیر تا قریه ٔ میمون خیر یک فرسخ و نیم است وبعبارت دیگر طول آن <span class="hl" dir="lt