بانوجهلغتنامه دهخدابانوجه . [ ج َ ] (اِ مصغر) بانوچه . بانوی کوچک : کتاب احمدبن قتیبه و بانوجه . (از فهرست ابن الندیم ص 426 س 20). و رجوع به بانوچه شود.
بانوجهانلغتنامه دهخدابانوجهان . [ ج َ ] (اِخ ) همسر امیر مبارزالدین محمدمیبدی بود. امیر مبارزالدین در 29سالگی با زن دوم خود بانوجهان نواده ٔ سیورغتمش مزاوجت نمود. (از سعدی تا جامی ص 179). و توان احتمال داد که در اصل جهان بانو بود
بانوجهانلغتنامه دهخدابانوجهان . [ ج َ ] (اِخ ) همسر امیر مبارزالدین محمدمیبدی بود. امیر مبارزالدین در 29سالگی با زن دوم خود بانوجهان نواده ٔ سیورغتمش مزاوجت نمود. (از سعدی تا جامی ص 179). و توان احتمال داد که در اصل جهان بانو بود