ببیرهلغتنامه دهخداببیره . [ ب َب ْ ب َ رَ / رِ ] (اِ)قسمتی از بند کاسک . بند کلاه خود. (از دزی ج 1 ص 50).
ببریلغتنامه دهخداببری . [ ب َ ] (ص نسبی ) مانند ببر. ببرمانند. ببرسان . و معمولاً این روزگار این نام را بر سگ نهند.