بتپرستفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب ] بتپرست، لامذهب، شیطانی شخص بتپرست، بدوی، آفتابپرست، آتشپرست، گبر، شخص لامذهب، دیوخویی
بت پرستلغتنامه دهخدابت پرست . [ ب ُ پ َ رَ ] (نف مرکب ) که بت پرستد. وثنی . (دهار). شمن . نگارپرست . صنم پرست . (آنندراج ). عابد اصنام . عابد صنم . که به عبادت اصنام پردازد. کسی که بت را ستایش کند. (ناظم الاطباء). وثنی : اندر وی اندکی مسلمانانند و ایشان را سالهاری خوانند
بتپرستیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب پرستی، موهومپرستی، عقیدهبهخرافات، پرستش، اعتقاد مذهبی، فتیشیسم، شیطان شرک
بتپرستیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب پرستی، موهومپرستی، عقیدهبهخرافات، پرستش، اعتقاد مذهبی، فتیشیسم، شیطان شرک