بخسملغتنامه دهخدابخسم . [ ب َ س ُ ] (اِ) شرابی که از آرد گندم و ارزن و امثال آن سازند. (برهان قاطع) (آنندراج ). شرابی که از گندم سازند. (فرهنگ سروری ) (انجمن آرا). شرابی که از آرد گندم و ارزن و مانند آنها سازند و بوزه نیز گویند. (ناظم الاطباء) : خری که آبخورش زیر ن
مثيردیکشنری عربی به فارسینمايشي , مهيج , برانگيزنده , خراش اور , دلخراش , سوزش اور , خشم اور , محرک , بخشم اورنده , ازارنده
irritantدیکشنری انگلیسی به فارسیتحریک کننده، محرک، ازارنده، برانگیزنده، دلخراش، سوزش اور، خشم اور، بخشم اورنده، سوزش دار