نیکخوییفرهنگ مترادف و متضادخوشاخلاقی، خوشخلقی، خوشخویی، مهربانی ≠ بداخمی، بدخلقی، بدخیمی، ترشرویی، ترشرویی، تندخویی، درشتخویی، زشتخویی، عبوسی
ترشروییلغتنامه دهخداترشرویی . [ ت ُ / ت ُ رُ رو ] (حامص مرکب ) درهم کشیدگی روی و درشتی . (ناظم الاطباء). ترشروئی . بداخمی : نه بس شیرین شد این تلخ دوتاپشت چه شیرین کز ترشرویی مرا کشت . نظامی .از آن آت