پوْخَلگویش گنابادی در گویش گنابادی به گرد و غبار همراه با کاه گویند ، ادم بی مصرف ، بی ارزش ، دردسر ، بدردنخور
آشغالفرهنگ مترادف و متضاد۱. آخال، خاشاک، خاکروبه، زباله، سقط، کثافت، مزبله ۲. بدردنخور، بنجل ۳. فاسد، منحرف