بدنۀ سیلندرcylinder block, engine blockواژههای مصوب فرهنگستانبخش اصلی موتور که معمولاً قطعۀ ریختگی است و دیگر قطعات موتور مانند سرسیلندر و میللنگ به آن متصل میشود
بدنهلغتنامه دهخدابدنه . [ ب َ دَ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) تنه . پیکر. بدنه ٔ عمارت . (فرهنگ فارسی معین ). قسمتی از دیوار که غیر ستون است . آنچه میان دو جرز واقع شود. یک طرف ظاهر عمارت . در اصطلاح بنایان ، تمام دیوار یک جانب بنا. (از یادداشتهای مؤلف ) <span cla
بدنةلغتنامه دهخدابدنة. [ ب َ دَن َ ] (ع اِ) شتر و گاو قربانی که به مکه فرستند. مذکر و مؤنث در آن یکسان است . (منتهی الارب ) (آنندراج )(ناظم الاطباء). ماده شتر یا ماده گاو که در مکه نحر شود و چون آنها را تناور و پروار می کردند از آن بدنة نامیده اند و از آنجاست : «اراک اَضعف السدَنة و انت فی ق
گرمکن بدنۀ سیلندرcylinder block heater, block heater, engine block heaterواژههای مصوب فرهنگستانقطعهسیم یا گرمکنی برقی در داخل مجرای آب بدنۀ سیلندر که آب پیرامون موتور را گرم نگه میدارد تا مانع از ترکیدگی بدنۀ سیلندر براثر یخزدگی آب شود و همچنین روشن شدن موتور را در هوای بسیار سرد تسهیل میکند
واشر سرسیلندرcylinder head gasket, head gasketواژههای مصوب فرهنگستانواشری، مقاوم در برابر گرما و فشار بسیار بالا، بین سرسیلندر و بدنۀ سیلندر که مانع از ورود سیال خنککننده به محفظۀ احتراق میشود
پیستون بدنهبادامیcam-ground pistonواژههای مصوب فرهنگستانپیستونی که بدنۀ آن تقریباً بهشکل بیضی ماشینکاریشده است و براثر انبساط حرارتی به شکل دایره درمیآید تا تماس کاملتری با بدنۀ سیلندر داشته باشد
سرسیلندرcylinder headواژههای مصوب فرهنگستانقطعهای فلزی، معمولاً آلومینیمی یا چدنی، که بر روی بدنۀ سیلندر قرار دارد و بخشی از محفظۀ احتراق را تشکیل میدهد و مجرایی برای ورود روغن و آب بهمنظور خنککاری و روانسازی دارد
رینگ تراکم پیستونpiston compression ring, compression ringواژههای مصوب فرهنگستانرینگی که در بالاترین شیار پیستون قرار دارد و سبب آببندی محفظۀ احتراق و انتقال حرارت از پیستون به بدنۀ سیلندر میشود متـ . حلقۀ تراکم پیستون، رینگ تراکم، حلقۀ تراکم