خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بربط نواز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
بربط نواز
/barbatnavāz/
معنی
بربطزن؛ نوازندۀ بربط.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
بربط نواز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) [معرب. فارسی] (موسیقی) barbatnavāz بربطزن؛ نوازندۀ بربط.
-
واژههای مشابه
-
خر بربط
لغتنامه دهخدا
خر بربط. [ خ َ رِ ب َب َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) خرک ساز. خرک سازهای زهی چون تار و بربط و سه تار و امثال آن : گاو وعنبر فکن برهنه تن است خر بربط بریشمین افسار.خاقانی .
-
lutes
بربطها
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] خانوادهای از زهصداهای مرکب مقید که زههای آنها به موازات صفحۀ ساز کشیده میشود
-
بربط (موسیقی)
دیکشنری فارسی به انگلیسی
lute
-
بربط ساز
دیکشنری فارسی به انگلیسی
lutist
-
long-necked lutes
بربطهای دستهبلند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] گونهای از بربطها که در آنها طول دسته بلندتر از طول بدنه است
-
short-necked lutes
بربطهای دستهکوتاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] گونهای از بربطها که در آنها طول دسته کوتاهتر از طول بدنه است
-
چنگ و بربط
فرهنگ گنجواژه
وسائل موسیقی.
-
بربط و پیمانه
فرهنگ گنجواژه
بزم.
-
بربط و نی
فرهنگ گنجواژه
وسائل موسیقی، بزم.
-
harp lutes
چنگ ـ بربطها
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] دستهای از زهصداهای مرکب مطلق که شکل ظاهری آنها تلفیقی از بربطها و چنگهاست
-
جستوجو در متن
-
کاسه گر
لغتنامه دهخدا
کاسه گر. [ س َ / س ِ گ َ ] (ص مرکب ) شخصی را گویند که کاسه و طبق میسازد. (برهان ). قداح . (منتهی الارب ). آنکه کاسه سازد : هیچ کاسه گر کند کاسه تمام بهر عین کاسه نه بهر طعام . مولوی (مثنوی ). || (اِ مرکب ) نام نوایی و قولی است از موسیقی . (برهان ) : ...
-
ساز
لغتنامه دهخدا
ساز. (اِ) آلت موسیقی . آنچه که نوازند مانند چنگ و عود و بربط و طنبور و قیچک و قانون و امثال آن . (از برهان ). نی و چنگ و هر چه بنوازند.(رشیدی ). چنگ . (شعوری ). آنچه میزنند مثل رباب و بربط و چغانه و امثال آن . (شرفنامه ٔ منیری ). چیزی که مطربان نوازن...