برزیان پائینلغتنامه دهخدابرزیان پائین . [ ب َ ن ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان طیبی گرمسیری بخش کهکیلویه شهرستان بهبهان . سکنه ٔ آن 180 تن می باشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
برجانلغتنامه دهخدابرجان . [ ب ُ ] (اِ) (حساب ...)(اصطلاح ریاضی ) مجموع عدد مضروب و مضروب فیه مثلا سه را در سه ضرب کنند حاصل نه میشود پس سه را جذر و نه را جداء و جمله ٔ آنرا برجان گویند. (ناظم الاطباء).
برزانلغتنامه دهخدابرزان . [ ب َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حشمت آباد بخش دورود شهرستان بروجرد. سکنه ٔ آن 145 تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
برزانلغتنامه دهخدابرزان . [ ب َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ماربین بخش سده شهرستان اصفهان . سکنه ٔ آن 2498 تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10). دهی است در بخش ماربین شهرستان اصفهان . آبش از زاینده رود تأمین میشود. (دایرة
برزیانepizoaواژههای مصوب فرهنگستانگروهی از ریزاندامگانها متشکل از انگلهای حیوانی که بر سطح بدن میزبان خود زندگی میکنند
برزیانepizoaواژههای مصوب فرهنگستانگروهی از ریزاندامگانها متشکل از انگلهای حیوانی که بر سطح بدن میزبان خود زندگی میکنند